تــــو چـــه میدانــــی از سکـــــوت عـشـق وقتـــــی؛ خیـــــال آمدنت ! دیشبـــم به ســـــــــر می زد نیامدی که ببینی ... دلــــــــم ! چـه پـــــــــر می زد... دلم برای یواشکی ها مان تنگ شده !!! . . . یواشکی حرف زدن شبونه تا صبح!! برای بوسه های پشت گوشی!! با صدای آهسته گفتن "دوستت دارم "!!... تو رو آرزو نکردم این یعنی نهایت درد خیلی چیزا هست تو رویا که نمیشه آرزو کرد تو رو تا یادمه از دور از همین پنجره دیدم بس که فاصله گرفتی به پرستشت رسیدم... از یادت می روم ! روزی شبیه به همان روزهایی که تمام یادت شده بود " من "... روزهـا شبیه اند ! اما " تو " دیگر شبیه آن روزهـا نیستـی ... نذر کرده ام که از یادت پیاده بروم ! تنهـا اگـر تـو این بار بیـادم نیـایی ... دوری. . . از خودم یکـــ انبــاری ســاخــتـم دارم دیوونه تر میشم همه روزا تو کابوسم تو رو از دور می بینم تو رو با گریه می بوسم یه چند وقته هوای تو منو دیوونه تر کرده چقدر گرمای این احساس میون بغض من سرده .... دلم بهانه ات را می گیرد ... چقدر امروز حس می کنم نبودنت را ... صدایت در گوشم می پیچد و من می گویم : " جانم ؟... مرا صدا کردی ؟! "
قلبی که از همه ی خاطره هات لبریزه
دلی که میخواد بمونه ، تنی که باید بره
حرفی که تو دلمه ... اما ندونی بهتره
بی خیال حرفایی که تو دلم جا مونده
بی خیال قلبی که اینهمه تنها مونده
آخه دنیای تو ، دنیای دلهای سنگیه
واسه تو فرقی نداره دل من چه رنگیه
مثل تنهایی می مونه با تو همسفر شدن
توی شهر عاشقی ، بیخودی دربه در شدن
حال و روزمُ ببین تا که نگی تنها رفت
اهل عشق و عاشقی نبود و بی پروا رفت
تمـــــام بـــــی مهــــری هــــایت را
ســـــــرد بودنت را
سکـــــوت میکنـــــم.
و هنـــــوز
ابلهـــــانــه
تــــو بهتــــریـــن منی.....!
آزمــون دلـــهـاست !
یـــا دلتـــنگ مـی شــوی ؛
یـــا فــرامــوش ...
بـا ایـــن حرفهای تلنبــــار شــده...!!!
کـــاش مثـــل قــدیمهـــا بیـــای و بـگـی:
" اگـــه حرفاتـــُ بــه مـــن نگــــی بـــه کـــــی بگـی ...؟!! "
Design By : Pichak |